این شعر رو تقدیم کردم به محمد مهدی شفیعی عزیز برای شعر زیباش "منفعت طلب" که کم لطفی هایی بهش شد، البته ایشون هم جوابیه برای این شعر گفتن که توصیه می کنم حتما بخوانید ، برای خواندن شعر منفعت طلب هم یه وبلاگ ایشون که در لینک های بنده هستش مراجعه کنید


دلم گرفته دوباره در این هوای مزخرف 
بیاد ان همه خنده به روز های مزخرف 

بیاد بودن با تو ولی نبودن با تو 
بیاد ان گله هایت و ان صدای مزخرف

گرسنه بودم و ان دم به روح من تو خوراندی 
ز لقمه های حرامت از ان غذای مزخرف

خدا کند که نیفتد مسیرشان به هم ان دو
دو اشنای قدیمی ، دو اشنای مزخرف

به انقراض دچارم ولی هنوز نمردم
شبیه واژه طهران شبیه طای مزخرف

غرور له شده ی من کنار حس غرورت
چو طعم تلخی نعنا درون چای مزخرف 

چه ساده امدم از هر کجای قصه که بودم 
به هر کجا که تو گفتی به هر کجای مزخرف

رسیده اخر قصه بیین منو تو کجاییم
تو ابتدای خوشی ها ،من انتهای مزخرف 

امید من به خدا بوده در مواقع طوفان 
نبسته ام دل خود را به نا خدای مزخرف

چه روز ها که دعا کرده ام به من برسی تو 
هزار مرتبه توبه از ان دعای مزخرف 


جوابیه محمد مهدی شفیعی در ادامه مطلب


به شعر من همه گفتند مرحبای مزخرف
و می زدند به این شاعر افترای مزخرف

فضای شعر شده پر ز آه و حسرت و کینه
کلافه ام به خدا از همین فضای مزخرف

نخواستم که شود زر ،مسِ دلم ز دو زلفت
می ارزد این مس ذاتم بر آن طلای مزخرف

دروغ پشت دروغی! نگو که:"عجق منی تو" !
شبیه طفل عقب مانده با ادای مزخرف

صبا اگر خبر آورده بی تو ذله شدم من
دروغ گفته بسان تو این صبای مزخرف

لباس عشق نپوشم ، دگر به وصل نکوشم
بنای عشق شود با تو یک بنای مزخرف

نگشت دامن پاکم ز عشوه های تو ناپاک
تو یک بلای بزرگی و یک خطای مزخرف

"چه روز ها که دعا کرده ام به من برسی تو 
هزار مرتبه توبه از آن دعای مزخرف"

***
به سر بلندی شعرم،به سر بزیری عکسم
نخواستم که روم روی کیمیای مزخرف